kizkulesi
برج دختر استانبول KIZKULESİ
برج دختراستانبول یکی از قدیمی ترین برج های شهر استانبول است که در ساحل سالاجاک منطقه آسیایی اسکودار واقع گردیده.
این ساختمان اول به عنوان یک منطقه دفاعی در دوره روم باستان ساخته شد و در دوره های بیزانس و عثمانی برای اهداف مختلف مورد استفاده قرار گرفت.
برج دختر که با نمای پانورامای استانبول 360 درجه و سال ها معماری نظرات را به خود جلب می کند از سال 1995 به عنوان موزه و رستوران خدمت می کند.
آدرس: Salacak, Üsküdar Salacak Mevkii, 34668 Üsküdar/İstanbul, Türkiye
اگر بخواهیم درباره تاریخچه ی برج دختر استانبول و داستانی که دارد صبحت کنیم، در ابتدا باید بگوییم که این برج ساختمان کوچکی بر روی جزیره ای میان تنگه بسفر است که تبدیل به یکی از جذاب ترین جاذبه های استانبول شده است. این برج با نام های دیگری نظیر لیندر و دامالیس هم در طول شناخته می شده است.
قدمت برج دختر استانبول به ۱۰۰۰ سال پیش، درست در زمان حکومت بیزانس ها بر ترکسه برمی گردد. این برج در طول کاربردهای مختلفی داشته و یکی از آن ها محلی برای دریافت عوارض بوده و در زمانی دیگر از آن به عنوان برج دفاعی و زمانی به عنوان یک فانوس دریایی نیز استفاده می شده است. در قرن نوزدهم میلادی از برج دختر استانبول به عنوان یک بیمارستان موقت و ایستگاه رادیویی نیز استفاده می کرده اند. در قرن فعلی که (قرن ۲۱) باشد هم از برج دختر استانبول به عنوان یک موزه که درونش رستورانی نقلی وجود دارد نیز استفاده می کنند و در صنعت گردشگری استانبول نقش پررنگی دارد.
درست در بالای تنها اتاق برج نیز گنبدی سنگی به چشم می خورد که در مرکز آن میله ای مرتفع قرار گرفته است. امروزه ارتفاع کلی برج با احتساب میله به ۲۳ متر می رسد و بدنه برج نیز از بتن ساخته شده است.
برخی از افسانه های برج دختر استانبول
داستان ها و روایات زیادی درباره تاریخچه این برج در بین مردم وجود دارد. ما در ادامه ی این مطلب می خواهیم به برخی از آن ها اشاره ی کوتاهی داشته باشیم.
- داستان شاهزاده و مار
یکی از داستان هایی که درباره برج دختر وجود دارد، درباره شاهزاده و مار است! در روایاتی می گویند پادشاه قسطنطنیه دختر زیبارویی داشته که بسیار به وی عشق می ورزیده، روزی از روزها یک غیب گو درباره خبر ناگواری را به پادشاه مبنی بر اینکه شاهزاده خانم شما در سن ۱۸ سالگی بر اثر گزش مار از دنیا خواهد رفت را به پادشاه می دهد. از همین رو پادشاه دستور می دهد که برجی در منطقه بسفر بسازند که در خشکی باشد و هم در ارتفاعات که دخترک از گزند مار رها شود. سال های می گذرد و در روز تولد ۱۸ سالگی دخترک پادشاه با سبدی پر از میوه به نزد شاهزاده خانم می رود، دختر که با خوشحالی تمام سبد میوه را که باز می کند ماری افعی درون میوه ها پنهان شده بوده که همان با نیش زدن دختر در برابر چشمان پدر جان می بازد. همین خود دلیلی شده تا به این برج نام دختر داده شود.
- افسانه هیرو و لیندر
یکی دیگر از افسانه هایی مربوط به برج دختر استانبول می شود، افسانه هیرو و لیندر است. داستان این دو به این ترتیب است که روزی از روزها یک دهتر زیبارو و پاکدامن به نام هیرو قسم می خورد که برای پاکدامنی خود تا اخر عمرش از همگان دور بماند. اما یکی از همین روزها مردی به نام لیندر با قایقی از کنار این برج عبور می کند و یک دل نه صد دل عاشق دخترک می شود. وی برای اینکه بتواند پاسخ مثبتی از دختر بگیرید هر شب به سمت جزیره برج دختر شنا می کرد تا هیرو را ببینید. در پس این تلاش ها عاقبت هیرو به لیندر دلبسته می شود و دیری نمی گذشت که ماجرای عشقی این دو به یک تراژدی تمام عیار تبدیل گشت. روزی روزگاری طبق رسم هر شب که لیندر دل به دریا می زد تا به سمت هیرو برود در دریا شنا را آغاز کرد، هوای آن شب طوفانی و موج های خشمگینی تمام دریا دربر گرفته بود، هیرو در برج منتظر معشوق خود بود و فانوسی را در بالای برج روشن کرده بود تا لیندر مسیر حرکت خود را در تاریکی شب بدانید، طوفان بی رحم که چیزی از عشق این دو نمی داست فانوس بالای برج را خاموش کرد و لیندر در دریا با هر موج مسیرش را گم می کرد. در پس این شب سخت صبح هیرو از خواب بیدار شد و به دنبال لیندر به بیرون از برج رفت که ناگهان با جسد بی جان و سرد لیندر در پایین صخره ها مواجه شد هیرو این غم را تاب نیاورد و از بالای برج خودش را به پایین پرت کرد.
- افسانه دلاوری به نام بطال
دیگر افسانه ای که از این برج در کتب تاریخی موجود است، مربوط به دلاوری به نام بطال است. در قرن هشتم میلادی فردی به نام بطال که یک قهرمان عرب در دوره اموی بوده است. داستان نویسان در بسیاری از افسانه های ترکی پای وی را باز کرده اند که یکی از آن ها به ترتیب زیر است.
در زمان حکومت عثمانی سرزمین گشایی های بسیاری انجام می شد به طوری که بیشتر بخش های سرزمین های امپراتوری روم شرقی از آن عثمانی ها شده بود. آوازه ی دلاوری های فردی به نام بطال به گوش امپراتوری روم رسیده بود و همین سبب ترس وی نیز شد؛ برای این منظور وی خانواده و دختر جوان را در برجی میان تنگه بسفر فرستاد، بطال که عاشق دختر امپراتور بود به محض اینکه متوجه شد به سمت برج رفت و دختر امپراتور را سوار بر اسب جنگی اش کرد و تمام کشتی ها را به آتش کشید. دیری نگذشت که بطال فرسنگ ها از منطقه بسفر فاصله گرفت و داستان بطال و دختر پادشاه همیشه در یادها و افسانه های برج دختر استانبول به ثبت رسید.
حضور برج دختر استانبول در فیلم ها و بازی های کامپیوتری
این برج در بین مردم منطقه دارای شهرتی بسیار زیاد است و داستان های تراژدیک مربوط به گذشته آن تنها عامل بخشی از این شهرت بوده و در روزگار معاصر نیز رویدادهایی سبب بیشتر شدن آوازه و نام برج دختر شده اند. در یکی از نسخه های مجموعه مشهور جیمز باند که در سال ۱۹۹۹ ساخته شده و با نام «The World Is Not Enough» شناخته می شود، بخش هایی از فیلم در این برج تصویربرداری شده و همچنین در بازی مشهور کامپیوتری «Assasin’s Creed: Revelations» برخی از مراحل و بخش های بازی با این برج سر و کار دارد. در بخشی از این بازی شخصیت اصلی ماجرا یعنی نیکولو پولو «Niccolo Polo» باید در بخش پائین این برج؛ سازه ای پیچیده جهت پنهان کردن کلید مشهور به «Masyaf key» ایجاد کند.
رستوران و کافه برج دختر استانبول
در برج دختر استانبول مکان های بسیار جذابی برای صرف صبحانه، ناهار و شام وجود دارد که می توانید برای صرف هر کدام به سمت آن ها بروید. توجه داشته باشید برای رفتن به این کافه ها زمان های خاصی مشخص شده است که می بایست قبل از رفتن از آن ها اطلاع داشته باشید.
لازم به ذکر است که بگوییم حتما قبل از رفتن به هر کدام از رستوران های برج دختر استانبول به منظور صرف ناهار، شام یا صبحانه حتما زمان رفتنتان را رزرو نمایید.
.
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
رستوران خوبی داخل برج دختر هست